فناوری مانند علم حیطهای است که در وهلهٔ اول به نظر میرسد نسبت به جنسیت جهتگیری خنثی دارد و ادعای بیطرفی و انسانگرایی از آن شنیده میشود. اما در زندگی اجتماعی، که جنسیت یکی از عناصر اصلی آن است، تمام عرصهها به نوعی با جنسیت مرتبطاند. در این میان، ارتباط برخی حیطهها با جنسیت آشکار و برخی دیگر پنهان است. در مورد ارتباط میان فناوری و جنسیت میتوان به مباحثی همچون «تعیین و انتخاب جنسیت»، «جنسیت و آموزش فناوری»، «جنسیت و شغلهای فناوریمحور»، «جنسیت و بهرهوری از فناوری» و «آثار فناوری بر برابری جنسیتی» اشاره کرد.
فناوری و تعیین جنس فرزند
ارتباط جنسیت و فناوری چنان عمیق است که حتی بر تعیین جنس نیز اثر گذاشته است. امروزه فناوری، با ایجاد قدرت تعیین جنس فرزند، موضوع برتری جنسی را دوباره بازخوانی و احصا کرده است و در آینده موجب برهم خوردن تعادل جنسی و پیامدهای آن خواهد شد.
اکنون فناوری دو روش کلی برای تعیین جنس فرزند ارائه کرده است: الف) روش داخل بدنی که رعایت رژیم غذایی خاص تقریباً دو ماه قبل از بارداری، تعیین زمان مقاربت و کنترل هورمونهای بدن از انواع آن است؛ ب) روش خارج بدنی که در آن از تکنیک پیجیدی استفاده میشود. ابتدا، با برخی داروهای تحریککنندهٔ تخمدان، زن چندین بار تخمکگذاری میکند و سپس لقاح آزمایشگاهی صورت میگیرد. در مرحلۀ بعد کروموزومها بررسی میشوند و هر کدام که جنس مورد نظر را داشته باشد انتخاب و بقیه کنار گذاشته میشوند. تکنیک دیگر فلوسیتومتری است که در آن اسپرمهای X و Y را از هم جدا میکنند و بدین ترتیب میتوانند انتخاب کنند که هنگام انجام لقاح خارج رحمی کدام اسپرم را تزریق کنند. البته در تمام این روشها احتمال خطا وجود دارد. اما فناوری در چند ماه اول حامگی جنس نوزاد را به شکل قطعی تعیین میکند و در صورتی که با جنس دلخواه والدین همخوانی نداشته باشد، امکان سقط جنین را فراهم میکند. در واقع فناوری با قطعیت میتواند از تولد فرزند با جنسی که دلخواه والدین نیست جلوگیری کند.
جداسازیها و موانع مشارکت زنان در فناوری
به طور کلی الگوی مشارکت زنان در علم و فناوری، از نفی کامل تا جداسازی، به سه شکل صورت میگیرد. «جداسازی عمودی» به شرایطی اطلاق میشود که مشارکت زنان در سطح خاصی از سلسلهمراتب علمی بیشتر یا کمتر از حد معمول است. «جداسازی افقی» به تمرکز بالای زنان در برخی رشتههای علمی مانند علوم زیستشناسی و پزشکی و حضور کمرنگ آنان در دیگر رشتهها اشاره میکند. «جداسازی قراردادی» نیز به شرایطی اشاره دارد که در یک رشتهٔ خاص مردان به صورت دائمی و زنان به صورت پارهوقت یا قراردادی فعالیت میکنند.
نقش زنان در توسعهٔ فناوری
هرچند انتظار میرود فناوری ابزاری برای افزایش و تقویت مشارکت اجتماعی زنان باشد، در همه جای جهان، زنان عموماً حضور قاطعی در عرصههای توسعهٔ فناوری ندارند. ازجمله دلایل این موضوع، اول، انتظارات جامعه از مشارکت آنان و، دوم، دیدگاه خود زنان دربارهٔ نقش و عملکردشان در جامعه است. شواهد حاکی از آن است که بهمرور در سطوح بالاتر و تخصصیتر علوم مربوط به فناوری، تعداد زنان کم و کمتر شده و در سطوح بالای علمی تعداد آنها بسیار اندک میشود. رشتههای تحصیلی انتخابی زنان با مردان متفاوت است. این تفاوتها تقریباً در کشورهای صنعتی و درحالتوسعه مشابه است. زنان عمدتاً علاقهمندند که در رشتههای علوم انسانی، هنر و آموزش تحصیل کنند، در حالی که علوم طبیعی و مهندسی رشتههایی هستند که زنان کمترین علاقه را به آنها دارند. به همین دلیل زنان عضو هیئتعلمی در دانشگاهها عمدتاً متخصصان رشتههای علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم پزشکی هستند. با نگاهی گذرا به محققان در حوزهٔ صنعت متوجه میشویم که در این حوزه هم زنان حضور کمی دارند. گرچه اخیراً نسبت زنان در میان فارغالتحصیلان رشتههای فنی بیشتر شده، همچنان در بخش تحقیقات نقش کمرنگی دارند. به طور کلی میتوان گفت زنان به اندازهٔ مردان در توسعهٔ فناوری سهیم نیستند و تمام این جداسازیها در فرهنگ و نگرش کلیشهمحور به دو جنس ریشه دارد، چراکه توسعهٔ فناوری عرصهٔ اقتدار، جسارت، رقابت، عقلانیت، جرئتورزی و… است که در دنیای کلیشهمحور تداعیکنندهٔ مردانگی هستند.
فناوری، بسترساز برابری جنسیتی
با اینکه بر سر راه مشارکت زنان در توسعه و پیشبرد فناوری موانع جدی وجود دارد، با قطعیت میتوان گفت که فناوری آثار مثبت بسیاری نیز بر زندگی زنان داشته است. افزایش برابری جنسیتی از شاخصهای رشد و توسعهٔ فناوری محسوب میشود. در این زمینه توسعهٔ فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش محوری دارد. بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نابرابری جنسیتی در مجموعهای منتخب از کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته (۵۷ کشور) در بازهٔ زمانی ۲۰۰۵ـ۲۰۱۲ نشان میدهد که فناوری اطلاعات و ارتباطات تأثیر مثبتی بر برابری جنسیتی داشته و توسعهٔ آن باعث کاهش نابرابری جنسیتی شده است. عوامل متعددی که از طریق آنها فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث بهبود برابری جنسیتی میشوند عبارتاند از:
۱. تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در خصوص برابری جنسیتی. از آنجا که یکی از راههای انتقال دانش و اطلاعات فناوریهای اطلاعات و ارتباطات است، از طریق آن میتوان آداب و رسوم، هنجارها و عملکرد سایر فرهنگها و جوامع را ارائه کرد که این امر به نوبهٔ خود آگاهی از مباحث مرتبط با نابرابری جنسیتی را در پی دارد. بنابراین فناوریهای اطلاعات و ارتباطات ابزار ارزشمندی برای ایجاد تغییر مثبت در تلقی افراد جامعه (بهخصوص خود زنان) از جنسیت و در نهایت رفع تبعیض جنسیتی است.
۲. افزایش فرصتهای تحصیلی برای زنان. تحصیل زنان عامل مهمی در رفع نابرابری جنسیتی است و راههای متعددی را برای کسب و ارتقای مهارتهای زنان فراهم میکند تا آنان قادر باشند مشارکت بیشتر و فعالتری در جامعه داشته باشند. مثلاً فناوریهای اطلاعات و ارتباطات امکان آموزش از راه دور را برای زنان فراهم میکند که از مزایای آن انعطافپذیری زمانهای مطالعه است. همچنین زنانی که با موانع و محدودیتهای اجتماعی برای حضور در کلاس مواجهاند، میتوانند از این امکان استفاده کنند.
۳. افزایش فرصتهای اقتصادی برای زنان. زنان در برخی از جوامع، برای شرکت در مشاغلی که مستلزم حضور در مکانهای مردانه و برخورد مستقیم با مردان است، با موانع و محدودیتهایی روبرو هستند. در این صورت میتوانند از طریق تلفن، رایانه و اینترنت مشارکت اقتصادی و اجتماعی داشته باشند.
در کل میتوان گفت، چنانچه امکانات تخصیصیافته برای استفادهٔ زنان از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات افزایش یابد، زنان سهم بیشتری در بازار کار مییابند و میتوانند، با ارائهٔ خدمات خود، منشأ تولید کالا و خدمات بیشتری باشند و درآمدهای بالاتری کسب کنند که در کاهش نابرابری جنسیتی مؤثر است.
پیشرفتهای فناوری و اشتغال زنان
در فرایند توسعهٔ اقتصادی جوامع، روند تحرک نیروی کار، انتقال از کشاورزی به صنعت، تجارت و خدمات، پیشرفتهای فناوری، تأثیر بسیاری بر فرصتهای اشتغال زنان گذاشته است. این بدان معنا نیست که جهت تغییرات فناوری به نفع زنان در حال تغییر است. تغییرات فناوری عاملی برای تبیین تغییرات اجتماعی است که تعریف جدیدی از روابط جنسیتی را نشان میدهد. تأثیر فناوریهای جدید بر زنان میتواند هم مثبت و هم منفی باشد که به فرایندی بستگی دارد که در آن فناوری توسعه یافته است. طراحی فناوری خاص برای زنان ممکن است مشکل باشد اما راهبرد دیگر میتواند طراحی فناوریهایی برای آن دسته از فعالیتها و مشاغلی باشد که زنان بیشتر در آنها شاغلاند. فناوریهای جدید باید بتوانند بهرهوری و کارایی زنان را در چنین مشاغلی افزایش دهند. ایجاد فرایندی که در آن زنان بتوانند با کسانی که این گونه فناوریها را طراحی میکنند تعامل بیشتری داشته باشند عامل مهمی برای انعکاس نیازهای فناورانه در زمینههای شغلی زنان است.
در این زمینه یکی از آثار مکانیکی و دیجیتالی شدن صنعت آن است که نیاز به نیروی فیزیکی را کاهش و نیاز به نیروی ماهر را افزایش میدهد. این امر فرصتهای جدیدی را برای زنان ایجاد میکند که بتوانند، پس از کسب آموزشهای لازم، مشغول به کار شوند. تا قبل از معرفی فناوریهای جدید، کمتر از یک درصد نیروی کار در صنایع سنگین چین، مانند صنعت فولاد، را زنان تشکیل میدادند، اما امروزه، با تغییرات فناورانۀ رخداده، این رقم به حدود ۲۸ درصد میرسد. در حالی که فناوریهای جدید فرصتهای جدیدی ایجاد میکنند، برخی چالشها را نیز برای زنان شاغل در صنایعی که بیشتر متکی بر نیروی کار غیرماهر است به وجود میآورند. به مرور که کارفرمایان فناوریهای جدید را جانشین ماشینآلات قدیمی میکنند، زنان شاغل غیرماهر شغلشان را از دست میدهند.
فناوری و افزایش خودباوری زنان
فناوری با دانشمحوری خود بسیاری از تبعیضهای جنسیتی را کنار گذاشته و، با ایجاد فرصتهای برابر، به افزایش کیفیت زندگی و ارتقای سبک زندگی زنان منجر شده است. مثلاً تحقیقات نشان میدهد که مصرف اینترنت در زنان با «حس استقلال و اعتمادبهنفس»، «انعکاس رویدادهای زندگی»، « افزایش تعاملات زنان»، «کاهش انزوای اجتماعی»، « افزایش مشارکت اجتماعی»، «تغییر باورها و اندیشههای سنتی زنان»، «افزایش آگاهی زنان از حقوق اجتماعی خود»، «ایجاد فضای عمومی»، «تحرک اجتماعی» و «عضویت زنان در جامعهٔ اطلاعاتی» در ارتباط بوده است. اینترنت امکان حضور زنان را بدون محدودیت زمانی و مکانی فراهم میکند و باعث میشود حس استقلال و اعتمادبهنفس در آنان تقویت شود. زنان با حضور در فضای مجازی جنبههای شخصی و رویدادهای زندگی خود را منعکس میکنند و این باعث کاهش انزوای اجتماعی و افزایش تعاملات زنان با عقاید مشابه میشود. زنان با استفاده از اینترنت سطح دانش و آگاهیشان را بالا میبرند و خود را عضوی از جامعهٔ اطلاعاتی میدانند. آنان با استفاده از فرصتهایی که اینترنت برایشان فراهم میکند و با ایجاد تحرک اجتماعی، و تغییر عقاید و اندیشههای سنتی میتوانند حضور و مشارکت خود را در جامعه افزایش دهند و در نتیجه نقش و جایگاه واقعیشان را در جامعه تثبیت کنند.
در واقع فناوری اینترنت باعث تعاملات زنان با عقاید مشابه هم در جامعه میشود. این رسانه با مرتبط ساختن زنان در جوامع و افزایش تبادل فرهنگی و فراخواندن آنان به مشارکتهای اجتماعی مجازی امکان دسترسی به منابع یک زندگی متعادل و برابر با مردان را فراهم میکند و حس همسانی را در آنها به اثبات میرساند. زنان بر اثر فشارهای اجتماعی و مشکلاتی که در جامعه تجربه میکنند از فرصتی که فضای مجازی برای حضور و تولید محتوا در اختیارشان قرار میدهد به منظور بیان احساسات و عقایدشان استفاده میکنند. آنها با افرادی مشابه خود به تعامل و بحث و گفتوگو مینشینند و راهحلهایی برای رفع مشکلاتشان ارائه میدهند. همچنین اینترنت باعث افزایش سطح آگاهی و دانش زنان میشود و آموزش مجازی، با سهولت دسترسی به منابع متعدد، اکثر موانع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آموزش واقعی زنان را برطرف میکند و به عنوان سریعترین و ارزانترین وسیلهٔ تبادلِ اطلاعات پتانسیل بزرگی را برای کمک به زنان در حل مشکلات آموزشی فراهم میآورد.
جنسیت و استفاده از فناوری در ایران
در کل میتوان گفت که در ایران نیز جنسیت و فناوری دو مفهوم درهمتنیده و جدانشدنی هستند. فناوری از تعیین جنس تا نقش جنسیت در بهرهوری و توسعه حضور مستمر دارد. حتی نحوهٔ استفاده از مصنوعات فناوری نیز تحت تأثیر جنسیت افراد قرار میگیرد، مثلاً وسایل الکترونیکیای نظیر لپتاپ، موبایل، فلش مموری با رنگهای صورتی، قرمز و ظاهر فانتزی برای زنان و با رنگهای خاکستری، مشکی، آبی برای مردان تولید و مصرف میشود. فناوریهای مدیریت بدن (جراحی زیبایی بینی، لیزر، جراحی لاغری، تغییر پوست، تغییر فرم لب و دندان و ابرو) نیز تأثیر قابل ملاحظهای بر زندگی زنان ایرانی دارند.
اما در دیگر سو استفاده از فناوری در کارهای خانگی باعث ایجاد فراغت بیشتر برای زنان ایرانی شده است و در کنار این امر گسترش فرهنگ استفاده از فناوری موبایل و اینترنت باعث مشارکت بیشتر زنان در عرصهٔ اجتماعی و فرهنگی شده است.